وصیت مقدس

اثبات انحصار 12 امام، در رد احمد[الحسن] مدعی یمانی/ ردّ دلایلی که برای امامت مهدیین می نویسند(به خیالشان 74 حدیث)

وصیت مقدس

اثبات انحصار 12 امام، در رد احمد[الحسن] مدعی یمانی/ ردّ دلایلی که برای امامت مهدیین می نویسند(به خیالشان 74 حدیث)

وصیت مقدس

بسم الله الرحمن الرحیم. السلام علیک یا صاحب الزمان، ادرکنا ارشدنا.
سلام علیکم و رحمة الله
متاسفانه [همان طور که روایات هم فرموده اند] به دلیل طولانی شدن دوران غیبت ، اکثر قائلین به امامت امام دوازدهم، منکر او می شوند [پناه بر خدا با تمام وجود] هر فرقه ای با عقیده ای...من جمله عده ای که عجله کرده و امامی برای خود انتخاب می کنند، مانند افرادی که پیروان شخصی شده اند به نام احمد اسماعیل و او را امام سید احمد الحسن یمانی می نامند!.... تصمیم گرفتم مطالبی را که در طی مطالعه و همچنین بحث با آنها و از سایت ها و صفحه های مختلف بدست آوردم را اینجا بنویسم، که شاید اگر کسی خواست تحقیقی بکند، به این مطالب هم به راحتی دسترسی داشته باشد، همینجا از تمامی افرادی که این مطالب را از آن ها یاد گرفتم صمیمانه سپاسگزاری می کنم،..... قصدم این است در این جا ان شاء الله تمامی روایاتی که در اثبات امامت مهدیین می نویسند را نقد و بررسی می کنیم و می بینیم که دست انصاراحمدالحسن با تمام ادعاهای سر به فلک کشیده شان، از روایات خالی است، ان شاء الله ...
اللهم عجّل لولیّک الفرج واجعلنا من عبیده و انصاره ـ
دی ماه 1393

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

12 امام عدل و خلیفة القائم و وزیر الایمن

چهارشنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۳، ۰۲:۴۱ ب.ظ

شبهات انحصار 12 امام

حدیثی که پیروان احمد اسماعیل [به اصطلاح سید احمد الحسن یمانی!] می خوانند واز آن استفاده می کنند که مهدیین امام هستند، امام عدل:
وَ لَیُبْنَیَنَّ بِالْحِیرَةِ مَسْجِدٌ لَهُ خَمْسُمِائَةِ بَابٍ یُصَلِّی فِیهِ خَلِیفَةُ الْقَائِمِ عَجَّلَ اللَّهُ تَعَالَى 
وَ لَیُصَلِّیَنَّ فِیهِ اثْنَا عَشَرَ إِمَاماً عَدْلًا .
قُلْتُ: یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ وَ یَسَعُ مَسْجِدُ الْکُوفَةِ هَذَا الَّذِی تَصِفُ النَّاسَ یَوْمَئِذٍ؟
قَالَ : تُبْنَى لَهُ أَرْبَعُ مَسَاجِدَ مَسْجِدُ الْکُوفَةِ أَصْغَرُهَا ....
 
اما اگر دقت کنیم، این حدیث ، مربوط به نماز جماعت است، و از طرفی  به کسی که جلو می ایستد و مردم به او اقتدا می کنند، امام گفته می شود، امام جماعت؛ نه فقط در فارسی و یا مثلا کلام مردم، بلکه در روایات:
اگر به باب های مربوط به نماز جماعت کتاب های حدیثی مراجعه کنیم، ده ها حدیث پیدا خواهیم کرد و این مطلب کاملا واضح می شود، که به کسی که به او در نماز جماعت اقتدا می شود ، امام گفته می شود، و بنابراین در این حدیث هم، منظور از دوازده امام عدل، دوازده امام جماعت است..
در ادامه مطلب این مطلب کاملا روشن شده است:
و از اینجا فریب دادن گروه احمد اسماعیل کاملا مشهود می شود که با اینکه آنها چنین چیزی را یقینا می دانند، اما چنین استفاده نادرست و و گمراه کننده ای را از حدیث می کنند.... لعنة الله علی الصدادین عن دین الله
 
به عنوان نمونه چند حدیث، از کافی شریف:
 
بَابُ فَضْلِ الصَّلَاةِ فِی الْجَمَاعَةِ
1- عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع مَا یَرْوِی النَّاسُ أَنَّ الصَّلَاةَ فِی جَمَاعَةٍ أَفْضَلُ مِنْ صَلَاةِ الرَّجُلِ وَحْدَهُ بِخَمْسٍ وَ عِشْرِینَ صَلَاةً ؟فَقَالَ: صَدَقُوا .
فَقُلْتُ: الرَّجُلَانِ یَکُونَانِ جَمَاعَةً ؟
فَقَالَ: نَعَمْ وَ یَقُومُ الرَّجُلُ عَنْ یَمِینِ «الْإِمَامِ».
 
 
حتی به امام جماعت های اهل سنت نیز ، امام گفته شده است:
عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: کُنْتُ جَالِساً عِنْدَ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام ذَاتَ یَوْمٍ إِذْ جَاءَهُ رَجُلٌ فَدَخَلَ عَلَیْهِ، فَقَالَ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنِّی رَجُلٌ جَارُ مَسْجِدٍ لِقَوْمِی، فَإِذَا أَنَا لَمْ أُصَلِّ مَعَهُمْ وَقَعُوا فِیَّ وَ قَالُوا هُوَ هَکَذَا وَ هَکَذَا 
فَقَالَ: أَمَا لَئِنْ قُلْتَ ذَاکَ لَقَدْ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ  مَنْ سَمِعَ النِّدَاءَ فَلَمْ یُجِبْهُ مِنْ غَیْرِ عِلَّةٍ فَلَا صَلَاةَ لَهُ. 
فَخَرَجَ الرَّجُلُ فَقَالَ لَهُ لَا تَدَعِ الصَّلَاةَ مَعَهُمْ وَ خَلْفَ «کُلِّ إِمَامٍ» 
فَلَمَّا خَرَجَ قُلْتُ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ کَبُرَ عَلَیَّ قَوْلُکَ لِهَذَا الرَّجُلِ حِینَ اسْتَفْتَاکَ فَإِنْ لَمْ یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ!
قَالَ: فَضَحِکَ علیه السلام، ثُمَّ قَالَ: مَا أَرَاکَ بَعْدُ إِلَّا هَاهُنَا یَا زُرَارَةُ فَأَیَّةَ عِلَّةٍ تُرِیدُ أَعْظَمَ مِنْ أَنَّهُ لَا یُؤْتَمُّ بِهِ ثُمَّ قَالَ یَا زُرَارَةُ أَ مَا تَرَانِی قُلْتُ صَلُّوا فِی مَسَاجِدِکُمْ وَ صَلُّوا مَعَ «أَئِمَّتِکُمْ».
 
 
اما در رابطه با «امام عدل» در روایات مثلا دو روایتی که در ادامه می آید ، به امام جماعت مؤمن و شیعه ،  گویا «امام عدل» گفته شده است:
 
کافی  ج‏4 ، ص176 
1- عَنْ عُمَرَ بْنِ یَزِیدَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام:
مَا تَقُولُ فِی الِاعْتِکَافِ بِبَغْدَادَ فِی بَعْضِ مَسَاجِدِهَا؟
فَقَالَ: لَا اعْتِکَافَ إِلَّا فِی مَسْجِدِ جَمَاعَةٍ قَدْ صَلَّى فِیهِ «إِمَامٌ عَدْلٌ» بِصَلَاةِ جَمَاعَةٍ وَ لَا بَأْسَ أَنْ یُعْتَکَفَ فِی مَسْجِدِ الْکُوفَةِ وَ الْبَصْرَةِ وَ مَسْجِدِ الْمَدِینَةِ وَ مَسْجِدِ مَکَّةَ.
از امام صادق علیه السلام حکم اعتکاف در مساجد بغداد را می پرسند، و امام علیه السلام می فرمایند: اعتکاف [درست] نیست مگر در مسجد که امام عدلی در آن نماز جماعت بخواند.... 
 
و این حدیث:
کافی : ج‏3، ص380 
7- عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ کَانَ یُصَلِّی فَخَرَجَ الْإِمَامُ وَ قَدْ صَلَّى الرَّجُلُ رَکْعَةً مِنْ صَلَاةٍ فَرِیضَةٍ؟
فَقَالَ : إِنْ کَانَ «إِمَاماً عَدْلًا» فَلْیُصَلِّ أُخْرَى وَ یَنْصَرِفُ وَ یَجْعَلُهُمَا تَطَوُّعاً وَ لْیَدْخُلْ مَعَ الْإِمَامِ فِی صَلَاتِهِ کَمَا هُوَ 
وَ إِنْ لَمْ یَکُنْ إِمَامٌ عَدْلٌ فَلْیَبْنِ عَلَى صَلَاتِهِ کَمَا هُوَ ... فَإِنَّ التَّقِیَّةَ وَاسِعَةٌ وَ لَیْسَ شَیْ‏ءٌ مِنَ التَّقِیَّةِ إِلَّا وَ صَاحِبُهَا مَأْجُورٌ عَلَیْهَا إِنْ شَاءَ اللَّهُ.
 
[نکته دیگر، از این که راوی می پرسد: آیا مسجد کوفه گنجایش این مردم را دارد؟ و امام هم در جواب می فرمایند: 4 مسجد بنا می شود و مسجد کوفه کوچکترین آن هاست... می توان برداشت نمود که این دوازده امام جماعت، در یک زمان هستند، یعنی دوازده نماز جماعت مجزا با امام جماعت های عادل، در مسجد کوفه برگزار خواهد شد ]
 
 
بحث دیگری که در روایت مورد نظر هست، بحث «خلیفة القائم عجّل الله فرجه الشریف» است، که باز هم واضح است که منظور از «خلیفة» در این گونه روایات، منظور کسی نیست که بعد از امام زمان ، امام باشد و منظور وصی امام نیست، بلکه کسی است که به نمایندگی امام، در مسجد حیره نماز می خواند، کسی است که امام او را منصوب کرده است.، از طرف امام است... 
 
مانند این روایات:
قَالَ الْمُفَضَّلُ فَمَا یَصْنَعُ بِأَهْلِ مَکَّةَ قَالَ یَدْعُوهُمْ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ فَیُطِیعُونَهُ وَ «یَسْتَخْلِفُ» فِیهِمْ رَجُلًا مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ یَخْرُجُ یُرِیدُ الْمَدِینَة..... قَالَ الْمُفَضَّلُ: یَا سَیِّدِی، یُقِیمُ بِمَکَّةَ؟ قَالَ: 
لَا یَا مُفَضَّلُ، بَلْ «یَسْتَخْلِفُ» مِنْهَا رَجُلًا مِنْ أَهْلِهِ فَإِذَا سَارَ مِنْهَا وَثَبُوا عَلَیْهِ «فَیَقْتُلُونَهُ» 
فَیَرْجِعُ إِلَیْهِمْ فَیَأْتُونَهُ مُهْطِعِینَ مُقْنِعِی رُؤُسِهِمْ یَبْکُونَ وَ یَتَضَرَّعُونَ وَ یَقُولُونَ: یَا مَهْدِیَّ آلِ مُحَمَّدٍ التَّوْبَةَ التَّوْبَةَ 
فَیَعِظُهُمْ وَ یُنْذِرُهُمْ وَ یَحْذَرُهُمْ وَ «یَسْتَخْلِفُ» عَلَیْهِمْ مِنْهُمْ «خَلِیفَةً» وَ یَسِیرُ فَیَثِبُونَ عَلَیْهِ بَعْدَهُ فَیَقْتُلُونَهُ .....
 
امام زمان صلوات الله علیه ، ابتدا در مکه از اهل بیت خودشون، خلیفه ای قرار می دهند اما آن ها ایشان را می کشند.، امام برمی گردند و اهل مکه توبه می کنند، سپس بار دیگر امام خلیفه ای از خودشون قرار میدهند ، اهل مکه او را هم می کشند.... بنابراین واضح است که خلیفه در این روایات به معنی امام بعد از امام زمان نیست، بلکه به عنوان نماینده ایشان است و به عنوان نائب و خلیفه ایشان در مکه....
[جالب اینجاست که این حدیث ،‌ حدیث 8 و 9 ، آن 74 حدیثی است که می گویند برای امامت و خلافت مهدیین است!! به وضوح خود حدیث می فرماید: خلیفه ای  که از اهل بیت امام است،‌را می کشند! یعنی ایشان زنده نمی ماند تا بخواهد بعد امام خلیفه به معنای وصی شود، بلکه ایشان فقط یک خلیفه در شهر مکه هستند که شهید می شوند]
 
همچنین است روایت مورد نظر ، که امام جماعت مسجد حیره، خلیفه امام در آن مسجد است.... [البته که این فرقه، می خواهنداز این حدیث ، بگویند که این 12 امام عدل، یعنی همان دوازده مهدیین، و اما شاید از همین حدیث بتوان برداشت نمود که خلیفه قائم، عجل الله فرجه، غیر از آن 12 امام عدل است]
 
بنابراین واضح است که اگر در حدیثی بگویند خلیفه امام زمان، به معنای امام بعد از ایشان نیست، بلکه به معنای نماینده و جانشین امام زمان در کار خاصی است، چرا که امام زمان، حاکم هستند و به اقصی نقاط نماینده و حاکم می فرستند،‌ که به آن ها «خلیفه» گفته می شود یعنی نائب امام زمان در آن قسمت، نماینده امام زمان در آن قسمت.... مانند جانشین هایی که رسول خدا می گماشتند در مدینه ، هنگامی که به خارج از مدینه، مثلا به جنگ  می رفتند ، و امیر المؤمنین هم ، همراه ایشان بودند. واضح است که پیامبر خدا وقتی به جنگ به خارج مدینه می رفتند، برای خودشون در مدینه جانشین و خلیفه انتخاب می کردند،‌که او لزوما به معنای وصی رسول خدا نیست. (وقتی نصی بر وصایت او نباشد) طبق تاریخ، ابن ام مکتوم در حدود 13 بار جانشین رسول خدا در مدینه بودند،‌ [چون نابینا بود نمی توانست به جنگ بیاید] و اتفاقا از جمله وظایف ایشان در مدینه،‌ اقامه نماز جماعت بوده است...
ربّنا لا تزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا و هب لنا من لدنک رحمة انّک انت الوهّاب.
 
 
 
یک مطلب دیگر که نا مربوط نیست، مربوط به وزیر امام زمان است:
متاسفانه مؤلّفین انصار برای رسیدن به هدف نامشروع خودشون، به دفعات از تقطیع روایت و تحریف لفظی و معنای آن استفاده کرده اند. یکی از آن موارد همین جاست:
روایت را اینطور می نویسند:

و یقبض‏ أموال القائم و یمشی خلفه أهل الکهف، و هو الوزیر الأیمن للقائم و حاجبه و نائبه و یبسط فی المشرق و المغرب الأمن کرامة الحجّة بن الحسن علیه السّلام‏

 و آدرس می دهند: کتاب الزام الناصب 
و می گویند: این وزیر «الایمن » وزیر سمت راست، 
وزیر یمانی، است، و او همان یمانی موعوداست! ...
اما وقتی به کتاب مراجعه می کنیم، متوجه می شویم که منظور از «وزیر الایمن» برای حضرت امام زمان عجّل الله له الفرج، حضرت عیسی علی نبیّنا و آله و علیه السلام است نه یمانی! 
و انصار این حدیث را از کتاب الزام الناصب آدرس می دهند چرا که مولف کتاب رحمه الله، قبل از این که این روایت را بنویسد، روایاتی در مورد حضرت عیسی نوشته است و سپس این قسمت از روایت را در ادامه آن دو نوشته است و منظورش همان حضرت عیسی است نه یمانی! نگاه کنید و متوجه فریب انصار بشویم:
فی الحدیث: أنّ عیسى ینزل بثوبین مهرودین أو مصبوغین بالهرد و هو الزعفران . 
و فی الحدیث: ینزل عیسى فی ثنیة من الأرض المقدّسة .....
و فی الحدیث: یقبض اموال القائم....
بنابراین منظور از این وزیر که اموال را می گیرد، و... حضرت عیسی است نه کس دیگر!!
در کتاب های دیگر، که قسمت های بیشتری از حدیث آمده، این مطلب کاملا روشن شده است و
اسم حضرت عیسی علی نبینا و آله و علیه السلام آمده است 
:
در کتاب غایه المرام: وروى عمر بن إبراهیم الأوس فی کتابه عن رسول الله (صلى الله علیه وآله) قال: ینزل عیسى ابن مریم ..... ویقبض أموال القائم ویمشی خلفه أهل الکهف، وهو الوزیر الأیمن للقائم...
‏در کتاب معجم احادیث ج1، ص530 دقیقا حدیث این گونه است: ینزل عیسى بن مریم علیه السلام .... ویقبض أموال القائم علیه السلام، ویمشی خلفه أهل الکهف، وهو الوزیر الایمن....
یعنی خود همین حدیث وزیر الایمن، جواب خود انصار است، فقط باید دقت شود که منظور از «وزیر» کیست، 
بنابراین اولا طبق حدیث: وزیر الایمن، یمانی واقعی نیست، بلکه شخص حضرت عیسی علی نبینا و آله و علیه السلام است.
و دوما : اینکه بخواهند بگویند: وزیر امام، امام است، و آیه قرآن بیاورند برای وزارت حضرت هارون برای حضرت موسی ، و وزیر بودن امیر المؤمنین برای رسول خدا صلوات الله علیه و آله ؛ هم در این جا کاملا غلط است ، چرا که حضرت عیسی ،طبق حدیث، وزیر است در حالی که یقینا امام نیست ....
 

نظرات  (۲)

وبلاگ خوبی است .
پاسخ:
سلام. ممنون از حضورتون و نظرتون.
ان شاء الله از یاوران خوب آخرین امام و وصی رسول خدا باشیم.
التماس دعا
من مشتاقانه منتظر نظرات انتقادی هم هستم!
  • کریم زبیدات
  • باسلام  متن جالب وکاملا علمی بود. لطفا اگر منابع بیشتری درمورد رد شبهات این آقا دراختیار دارید معرفی بفرمایید که استفاده کنیم. باتشکر
    پاسخ:
    سلام علیکم.

    الحمد لله که مورد توجه شما قرار گرفت.
    سپاس از حضور و نظرتون.

    بله در مورد منابع: دو کتاب از آقایان حجج اسلام شهبازیان، و آیتی از اساتید مهدویت و نیز کتاب آقای بیرامی، به نظر من، کتاب های بسیار خوبی است از این لینک می تونید دانلود کنید:
    http://nedayeshia.com/library

    کتاب الرد القاصم علی دعوة المفتری علی القائم، از حجة الاسلام شیخ علی آل محسن نیز کتاب خوبی است، البته به زبان عربی. 

    وبلاگ های متعدد دیگری هم هست، مانند المهدیون، اصحاب خواب و... هیئت خدام آل یس 

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی